فـــــرامـــــوشـــــی

گر چه دنیا فراموشکده خاطرهاست / تو فراموش مکن آنچه میان دل ماست

 عشق


دق الباب نميکند


مؤدب نيست ، حرف شنو نيست


درس خوانده نيست ، درويش نيست


سربزير نيست ،مطيع نيست


عشق ديوار را باور نميکند، کوه را باور نميکند


گرداب را باور نميکند، مرگ را حتي باور ندارد


پس بيخودي با عشق نجنگ ...تو برنده نميشی

 

نوشته شده در 7 / 9 / 1391برچسب:,ساعت 22:31 توسط هـــــادی| |

 نــیسـ ـتے ...!!!


دُرُســـتـــ زَمـ ـ ـانے کهـ بــایـ ـد بــاشے ...!!!

نوشته شده در 27 / 8 / 1391برچسب:,ساعت 13:32 توسط هـــــادی| |

 من براى تنها نبودن آدمهاى زیادى دوروبرم دارم


آن چیزى که ندارم کسى براى باهم بودن است

نوشته شده در 27 / 8 / 1391برچسب:,ساعت 13:26 توسط هـــــادی| |

 گذشته در چشمانم مانده است


عبور ثانیه ها ی رد شده در تمام نگاه هایم مشهود است


چشمانت را با شقاوت تمام به روی حقایق بستی


صبور میمانم و بی تفاوت می گذرم


که نفهمی هنوز هم دوستت دارم

نوشته شده در 23 / 8 / 1391برچسب:,ساعت 8:27 توسط هـــــادی| |

 

 اگر تنها ترین تنها شوم، باز تو هستی!

 

 آری تو که از پدر ومادر بر من مهربان تری!

 

 ای عزیز ماندنی!

 

 ای ناب سخت یاب!

 

 تو یگانه شاهد شریفی بر لحظه لحظه های رنج من!

 

 ای خوب خواستنی!

 

  اکنون دستان دردمند ونیازمند خویش را بر آستان

 

 نیلوفریت می گشایم،

 

 و از تو ،

 

 برای همسایه مان که نان ما را ربود،

 

 نان!

 

برای یارانی که دل ما را شکستند،

 

 مهربانی!

 

 برای عزیزانی که روح ما را آزردند،

 

 ببخش!

 

 و برای خویشتن خویش،

 

 آگاهی،

 

 عشق، عشق، عشق

 

 می طلبیم!!!

 آمین!

نوشته شده در 19 / 8 / 1391برچسب:,ساعت 11:45 توسط | |

  گفتم تمام وجودم از آن تو بود...


مشکلت چه بود که با من چنین کردی؟؟؟


گفت:آنقدر خوبی که حالم را بهم میزنی...

نوشته شده در 18 / 8 / 1391برچسب:,ساعت 22:15 توسط هـــــادی| |


Power By: LoxBlog.Com